-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 26 آذرماه سال 1391 21:14
اعتراف می کنم به خیانت در نبودت با خیالت بودم ...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 26 آذرماه سال 1391 21:10
دیدی که سخــــت نیســـــت تنها بدون مــــــــــن ؟!! دیدی صبح می شود شب ها بدون مـــــــــن !! این نبض زندگی بــــــــی وقفه می زند… فرقی نمی کند با مــــــن …بدون مــــــن… دیــــــروز گر چه ســـــــخت امروزم هم گذشت …!!! طوری نمی شود فردا بدون مــــــن !!! هه
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 25 آذرماه سال 1391 17:17
اینارو فقط برای این مینویسم که خالی شم.به هیچ ترحمی احتیاج ندارم .فقط... خستم... تنهام... دلم شکسته... اونم صد بار... دیگه نمیدونم چی کار کنم. از اون عشق لعنتی 6 ماه گذشته اما فراموش نمیکنم... چرا؟...آخه چرا؟؟ چرا هرشب گریم میگیره... چرا هروقت آهنگ گله محسن یاحقی رو گوش میدم گریم میگیره؟ چرااااااااااااااااااا...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 17 آذرماه سال 1391 16:26
فراموش مکن تا باران نباشد رنگین کمان نیست... تا تلخی نباشد شیرینی نیست...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 آذرماه سال 1391 20:08
دردم این است که باید پس از این قسمتها ! سالها منتظر قسمت آخر باشم ......
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 آذرماه سال 1391 20:07
وقتـــی خدا از پـشت دستــهایش را روی چــشمانــم گذاشت از لـــای انگشتانش آنـــقدر محــو دیدن دنــیــا شــــــدم که فرامــوش کردم مــنتــظــر اســت نامــش را صدا کنـــم!!!
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 12 آذرماه سال 1391 19:56
خودم قبول دارم کهنه شده ام ! آنقدر کهنه که می شود روی گرد و خاک تنم یادگاری نوشت .... بنویس و برو....